داستان سریال درباره دختری جوان به نام "ایموجین اسکات" است که پس از وقوع قتلی مرموز در یک کشتی تفریحی مجلل، به عنوان مظنون اصلی این پرونده شناخته می‌شود. حال ایموجین باید برای اثبات بی‌گناهی خود با بزرگترین کارآگاه جهان "روفوس کوتسورث" همکاری کرده تا معمای این قتل را حل کنند، اما ...

کارمندان شرکت کاغذ داندر میفلین، شبیه به کارمندان تمامی ادارات با مسائل و مشکلات روز مره دست و پنجه نرم می کنند، اما این کارمندان با بقیه کارمندان معمولی فرق دارند و...

داستان این سریال که بر اساس مجموعه گلچین شده از رمان های گرافیکی آز ال استاین می باشد. و درباره سفرهای خودیابی فراطبیعی در جهان جادوگران، بیگانگان، ارواح و ابعاد متناوب است و ...

این سریال داستان سه زن که در سه دهه متفاوت زندگی میکنند. زنی خانه دار در دهه 60 میلادی، زنی سیاستمدار در دهه 80 و وکیلی در سال 2018 که هر سه با یک مشکل مشترک دست و پنجه نرم میکنند و آن هم وجود عهدشکنی و خیانت در ازدواج شان است و ....

داستان در مورد فردی است که به تازگی در شهر نیویورک فارغ التحصیل شده است و وارد داستان عاشقانه پیچیده ای میشود که…

داستان در موررد مردی به نام فرانک ادلر (کریس ایوانز) را روایت میکند که از خواهرزاده کوچکش مری به تنهایی مراقبت میکند. فرانک در یک شهری ساحلی واقع در فلوریدا زندگی میکند و زندگی آرامی دارد. او احساس خوشبختی می کند اما استعداد خارق العاده ی خواهر زاده اش مری بر ملا میشود. فرانک که تا بحال استعداد خواهر زاده اش را مخفی نگه داشته، سعی می کند تا او در محافظت کند ...

«پیتر پارکر» به زندگی معمولی خودش ادامه می دهد تا اینکه یک کمپانی مرموز به نام «اوسکورپ» افرادی را با قدرت های خارق العاده برای مقابله با پیتر می فرستد...

  این فیلم که روایت متفاوتی از داستان مرد عنکبوتی است، «پیتر پارکر» ( اندرو گارفیلد ) مدارکی را بدست می آورد که ممکن است به کمک آن ها بتواند دریابد که پدر و مادرش چگونه در زمان کودکی او ناپدید شده اند. او در همین راه با دکتر «کرت کانرز»، که شریک سابق پدرش بوده،‌ آشنا می شود...

داستان فیلم از یکی از روزهای پایانی فیلم، روز 488 شروع می شود و یکباره همه چیز به روز اول بازمی گردد. داستان اصلی از تاریخ 8 ژانویه هنگامی که تام هانسن (جوزف گوردون لویت) با سامر فین (زو دشانل)، دستیار جدید رئیسش در دفتر دیدار میکند شروع میشود. تام به عنوان یک معمار آموزش دیده، اما به عنوان یک نویسنده در شرکت کارت پستال لس آنجلس کار میکند. پس از یک شب رقص و موسیقی که تام همراه با دوستش مکنزی و سامر سپری میکند، مکنزی در حالی که مست است اذعان می کند که تام به سامر علاقهمند است. سامر و تام شروع به آغاز دوستی میکنند، اما سامر به عشق حقیقی اعتقاد ندارد و به تام میگوید که هیچ وقت نمی خواهد دوست پسر داشته باشد…